کشکول صوف باف

 

       شيخ بزرگوار، مجلسى (ره ) در جلد ششم بحارالانوار، از كتاب خصال ، از امام صادق (عليه السلام) نقل مى فرمايد:
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) به منزل آمدند، در حالى كه عايشه فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را مخاطب قرار داده و فرياد مى زد:
والله ، اى دختر خديجه ! تو خود را به خاطر مادرت از ما برتر مى دانى و بر ما مى بالى و حال آن كه او هيچ برترى بر ما نداشت و مانند ما بود.
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) اين سخن را شنيدند و هنگامى كه بانو فاطمه (سلام الله عليها) پدر را ديدند، گريستند.
پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) سؤ ال فرمودند: چه چيز تو را به گريه افكنده دختر جان ؟
فاطمه (سلام الله عليها) عرض كرد: عايشه از مادرم نام برده و او را خفيف نموده و من هم گريه كردم .
        رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) غضبناك شده ، فرمودند:

       اى حميراء بس كن و دست بردار! خداى تعالى به زنى كه فرزند زياد بزايد بركت عنايت فرموده و خديجه ، كه درود خدا بر وى باد، براى من فرزندان پاكى مانند عبدالله و قاسم و رقيه و ام كلثوم و زينب را به دنيا آورده ، ولى تو كسى هستى كه خدايت عقيم كرده و براى من فرزندى نزاده اى.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


نوشته شده در تاريخ جمعه 20 / 2برچسب:زن بابا-عایشه-مجلسی-پیامبر, توسط سیدمحمدصوف باف